ما که افتنده تر از پرتو ماه آمده‌ایم
کس چه داند که چسان اینهمه راه آمده‌ایم

با رقیبان سخن از درد دل ما گفتی
شرمسار از اثر ناله و آه آمده‌ایم

پرده از چهره بر افکن که چو خورشید سحر
بهر دیدار تو لبریز نگاه آمده‌ایم

عزم ما را به یقین پخته‌تر ساز که ما
اندرین معرکه بی خیل و سپاه آمده‌ایم

تو ندانی که نگاهی سر راهی چه کند
در حضور تو دعا گفته به راه آمده‌ایم

اقبال_لاهوری